سوگ
امروز اول ذیحجه است و روز مبارکی و باید یه مطلب قشنگ بنویسم ولی نمی تونم . رفتم مجلس ختم
فرزند یه همکار و خیلی دلم گرفته . طفلکی یه جوان حدود بیست سال دانشجویی در شهرستان که
ناگهان خبر رفتنش به خانواده اش میرسه . پدرش مدیر مدرسه است و امروز دانش آموزی با زبان کودکانه
بهش تسلیت می گفت و پدر بیشتر از همه ی مرثیه ها از این تسلیت کودکانه و معصومانه به گریه
افتاده بود ....
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱ ساعت 12:35 توسط آزادسرو
|