تا اگر دوستی دلش کمی گرما یا روشنایی خواست
امیدی داشته باشد و کورسویی برایش مانده باشد
و مشاور مدرسه می گوید این دختربچه پرخاشگری شدید دارد .
چرا ؟
پدر و مادرش در مقطع دکترا و ارشد در حال تحصیل هستند . می خواستند مانع درس خواندن فرزندشان شوند
چون مزاحم درس خواندن خود آنها بود ! و مسئولین مدرسه مدت ها تلاش کردند تا مانع این تصمیم شوند .
ولی حاصل این شوک بر دخترک ، نشانه هایی است از روان پریشی ....
بانوی آب ها و باران
بانوی من پاک و مبراست
دست های مهربان بانوی من دستگیر من است
در رورهایی که با اندوه از دنیا بریده ام
بانوی من در اوج آسمان عبادت و بندگی
می درخشد و انوار زیبایش روح مرا نوازش می دهد
آنچه در آسمان و زمین است
به پاس حرمت بانوی من برقرار است
آنچه بر زمین می روید
تنها بانوی مرا می ستاید
بانوی من زهراست
انسیه ی حوراست
لیلِة القدر است
تا مطلع فجر ....
تسلیت باد کوچ غریبانه ی بانوی من و شما
آخه کسی نمیاد اینجا برای کی بنویسی ؟
ولی بعد که بیشتر فکر کردم دیدم اینجا نوشتنم بیشتر از سر ذوق بوده و برای دل خودم و اگر دوستی
یا غریبه ای دوست داشتنی هم سرزده ، خوشحالم کرده .
ولی خوشحالی اصلی من خود نوشتن بوده و هست .
پس تبریک میگم
رسیدن بهار زیبا را
رسیدن سال نود و سه را
نو شدن جهان را و به دنبال آن نو شدن دل ها را
و آرزو میکنم :
که عمری داشته باشید به بلندی آفتاب
به زلالی آب روان و جاری جویبار
به طراوت غنچه ها و شکوفه ها
دفتر دلتان سرشار از
عشق ، عشق ، عشق و باز هم عشق ..
مهرتان پایدار و عهدتان استوار
روزی تان گسترده و حلال و بی منت
دوستان یکرنگ و همدل گرد وجودتان
و عزیزانتان سلامت و برقرار
خدا پشت و پناهتان و دعای خیر خیرخواهان بدرقه ی راهتان