گذری بر مزاری ...
امروز صبح و در واقع دیروز صبح رفتم بهشت زهرا . خیلی وقت بود که نرفته بودم . فقط دوجا رفتم . شهدای هفتم تیر و قطعه هنرمندان . قطعه هنرمندان خیلی دنج و قشنگه . مثل یه حیاط مفرح و دلباز .
برای همه اساتید و هنرمندانی که می شناختم فاتحه و قران خوندم . ولی نکته جالب اینجاست که واقعا هیچ آدابی و ترتیبی نجستند و قرو قاطی همه رو دفن کردن ! سر مزار استادم دکتر بینا واقعا خنده ام گرفت . آخه با شناختی که از اون خدابیامرز داشتم و شرحی که بر سنگ مزارش بود جای عجیبی دفن شده بود .
فکرشو بکنید از سیمین دانشور و دکتر زرین کوب و خسرو شکیبایی و... تا قوچعلی ! بدون هیچ حد و حدودی کنار هم آرام گرفتن . اگر در قطعه ی معمولی این اتفاق می افتاد می گفتیم عجب ببین تقدیر چه کار میکنه ها ! ولی اینجا مثلا برنامه ریزی شده و...
حالا بماند که توی راهنمایی که دستمون دادن کلا این قطعه ناپدیده ! وپیدا کردنش هم برای کسی که آشنایی نداره کار راحتی نیست . البته ما عادت داریم که ببینیم کسی به مزار هنرمندان و شاعران رسیدگی نمیکنه و انگار نفس راحتی میکشن وقتی یکی از این قافله کم میشه .....